سلامی دوباره
متاسفانه این قدر حرف در زمینه بی ارزش شدن ارزش ها هست که نمی دانم کدام را بنویسم . این شب ها لیالی قدر است . از رفتن به جایی که هر سال در این شب ها می رویم متنفرم با اینکه یک مکان مذهبی است و ذکر خدا و پیغمبر در آن می شود !!!!
از دست این مثلا مداحان اهل بیت !!!! در حقیقت مداحان اهل المال ! مداحان اهل الشهرت و ....
همین که میکروفون را به دست می گیرند دیگر پس گرفتنش با صاحب این شب هاست . هر جا که بگویی شروع میکنند .....
بعد از اینکه یک ساعت با صدای دلنشینشان !!!!!!! گوش هایمان را می نوازند تازه موقع مراسم قرآن به سر گیری نمی دانید ، در همان لحظه که نام سید الشهدا می آیند انگار خبر مرگ پدرشان را در این لحظه به آنها داده اند . دوباره شروع می کنند ......
آنقدر طولش میدهند که من در همان حالت قرآن به سر خوابم می گیرد و تا آخر مراسم همان طور می مانم !!!!!!!!!!!!!!!!!!
خدا لعنتشان کند که با دین و خدا و پیغمبر به بهانه های مختلف بازی می کنند و فقط دنبال پولند پول !!!!!!!
در ضمن التماس دعای مخصوص
به گزارش افکارنیوز، غلامعلی حدادعادل عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی با اشاره به مهمترین شاخصههای وزیر پیشنهادی فرهنگ و ارشاد اسلامی،گفت: وزیر فرهنگ ارشاد اسلامی دولت آینده باید اشراف خوبی بر مشکلات حوزه فرهنگ داشته باشد و بتواند تعامل خوبی با هنرمندان و قشر عظیم فرهنگ و هنر برقرار کند.
وی افزود: توجه به فرهنگ انقلابی و ناب اسلامی نیز در عرصه فرهنگی بسیار مهم است و امیدواریم آقای روحانی با توجه به شعار اعتدال، فردی معتدل و دلسوز فرهنگ اسلامی را به عنوان وزیر انتخاب کند و ما آماده هستیم در این زمینه به وی کمک کنیم.
عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی به دیگر شاخصههای وزیر پیشنهادی حوزه فرهنگ ارشاد اسلامی اشاره و خاطرنشان کرد: باید در این حوزه افراد عاقل فرهیخته و با تجربه انتخاب شوند.
1- درگذشت "حبیب سماعی" موسیقیدان ایرانی (1325 ش)
حبیب سماعی در سال 1280 به دنیا آمد. از آن جا که پدرش موسیقیدان بود وی از کودکی با این هنر آشنا شد و در نوجوانی سنتور را با مهارت مینواخت. حبیب سماعی مدتی در مدرسه موسیقی به تحصیل پرداخت و به توصیه استاد ابوالحسن صبا کلاس تدریس سنتور دایر نمود و شاگردان زیادی تربیت کرد. استاد صبا به سبب همکاری نزدیکی که با سماعی داشت، منتخب ابتکارات و اطلاعات سماعی را با تکنیک مخصوص او، حفظ و در کتابی منتشر ساخت. استاد حبیب سماعی سرانجام در بیستم تیرماه 1325 در 45 سالگی درگذشت.
2- شیخ احمد کافی از وعاظ معروف در یک سانحه رانندگی در راه قوچان-مشهد به قتل رسید)1357ش)
3- رحلت فقیه اصولی و عالم امامی، آیت اللَّه "سید مرتضی فیروز آبادی شیرازی" (1369 ش)
آیتاللَّه سید مرتضی حسینی فیروز آبادی در سال 1289ش (1329ق) در نجف اشرف و در خانوادهای اهل علم و فضیلت به دنیا آمد. آیتاللَّه فیروز آبادی پس از طی دروس مقدمات و سطوح، از محضر استادان بزرگی همچون سیدابوالحسن اصفهانی و غروی اصفهانی بهره وافر یافت و شخصیت عرفانی او در خدمت حاج سیدعلی قاضی شکل گرفت. ایشان ضمن تحصیل به تألیف و تدریس نیز اشتغال داشت و رنجهای بسیاری در تهیه مدارک کتاب ارزشمند خود "فضائل الخمسه" بر خود هموار نمود. علاوه بر آن، از این عالم ربانی آثار ارزشمندی بر جای مانده است که السَّبَعةُ مِنَ السَّلَف، عِنایةُالاصول و الفُروعِ المُهِمَّة فی احکام الاُمَّة... از آن جملهاند. آیتاللَّه فیروز آبادی پس از کسالتی ممتد و شدائد فراوانی که بعثیان بر وی وارد نموده بودند، سرانجام در بیستم تیرماه 1369 ش برابر با 18 ذیحجه 1410 ق در 81 سالگی دار فانی را وداع کرد و به سرای باقی شتافت.
4- آغاز نخستین جشنواره فیلم های کوتاه در تهران (1369ش)
سلام . به عکس زیر خوب توجه کنید .
فکر نمی کنید همه ما در بسیاری از مواقع در جامعه یا زندگی شخصی دچار همچین مشکلی می شیم ؟؟؟؟
حتی در مسایل علمی هم این مسئله وجود داره . پس بهتره نسبت به اون آگاه باشیم و خیلی مواقع تلاش بیهوده نکنیم . بدونیم که با تغییر زاویه دید و در نظر گرفتن این خطا ممکنه به راحتی مثل آب خوردن مشکلمون حل بشه
محمدرضا ضیاء ؛ امروز حافظ یکی از محبوب ترین شعرای کهن ایران است. کم تر خانه ای را در ایران می توان یافت که دیوان حافظ در آن نباشد.هر سال چند ده هزار نسخه از دیوان حافظ منتشر می شود و گاهی برای خریداران این سؤال پیش می آید که کدام یک از این چاپ ها بهتر است.
لابد شما هم دیده اید که گاهی شعرهای حافظ با صورتهای مختلفی خوانده می شود. معروف ترینِ این نمونهها ، بیتِ مشهورِ « کشتی نشستگانیم/ کشتی شکستگانیم ای باد شرطه برخیز » است. شاید در بعضی از مهمانیها، شاهد جدلهائی هم در این زمینه بودهاید که هرکس دلائلی ارائه میکرده، برای برتری صورتی که خودش از بیت حافظ ارائه می نموده است.یا گاهی غزلی از حافظ را در یک چاپ دیده اید، یا به اسم حافظ یا هر شاعر دیگری شنیدهاید، و بعد از آن در دیوان وی نیافته اید. اینجا دو سؤال مطرح است؛ اول این که، دلیل این تفاوت ها چیست و دوم این که کدام یک بر دیگری ترجیح دارد.
صنعت چاپ در ایران پیشین? زیادی ندارد. تا پیش از ورود صنعت چاپ راهِ تکثیر کتاب، نسخه برداری یا همان رونویسی از روی کتاب های موجود بود. در این فرآیند، گاهی کاتبان، آگاهانه یا ناآگاهنه در کتاب ها «دست می بردند» . مثلاً وقتی کاتب معنی کلمهای را نمیفهمید، در آن دست می برد، و به گمان خودش، آن را «روزآمد» (update) می کرد. به عنوان نمونه در بعضی از نسخه ها ، این بیت ؛
به عُجبِ علم نتوان شد ز اسباب طرب محروم/ بیا ساقی که جاهل را هنی تر می رسد روزی
به این صورت آمده است ؛
به «عیب» علم نتوان شد، ز اسباب طرب محروم/ بیا ساقی که جاهل را«زیاده» می رسد روزی(عُجب ، یعنی تکبر، و هنی بر وزن غنی یعنی گوارا و چون کاتب معنی این کلمات را نمی دانسته، آن را به گمان خود اصلاح کرده!)
معضل دیگر این است که وقتی کتابی با اقبالِ اهل فرهنگ مواجه می شد، کاتبان به آن شعرهای دیگری اضافه می کردند، این کار با دو هدف انجام می شد؛ یکی جاودانه کردنِ و تلاش برای دیده شدن شعرهای الحاقیای که وارد دیوان مشهور میشد و دیگری پربار کردنِ کتاب( باز هم به گمان خودشان) هنوز هم بعضی از مخاطبان هرچه دیوان های شعری ، شعرِ بیشتری داشته باشد، استقبال بیشتری ازآن میکنند. نگارنده خود بارها با کسانی مواجه بوده ام که فکر می کردهاند چاپ های قدیمی دیوان حافظ و شاهنامه و....بهتر است، چون شعرهای بیشتری دارد و می پنداشتهاند که این کتاب ها بعد از انقلاب سانسور شده اند! (همان طور که خواهیم دید،اتفاقاً اکثر تصحیح های برتر حافظ، و بعضی متونِ دیگر، مربوط به بعد از انقلاب است)
مشکلِ دیگر دربار? دیوان حافظ این است که ؛ اولاً گویا دیوان خواجه حافظ بر خلاف بسیاری از شعرای دیگر در زمان حیات خودش تدوین و جمع آوری نشده است و نسخههای دیوان حافظ، همگی مربوط به بعد از مرگ اوست، و این عدمِ تدوینِ نهائی توسطِ خودِ شاعر، منجر به راهیابیِ تحریفات مختلف به دیوان وی شده است. مسئل? دوم این است که حافظ (برخلاف بسیاری از شعرای دیگر) دائم در شعر خودش دست می برده است.
وی به نسبت جزوِ کم کارترین و گزیدهگوترین شعرای ایران است ؛ او در حدود پنجاه سال دوران شاعری، در حدود چهار هزار بیت شعر گفته که تقریباً یک دهمِ اکثر شعرای معروف ایرانی است ( مولوی، نظامی، فردوسی، عطار و...) برطبق نظرِ اکثر حافظ پژوهان، وی پس از سرودن هر شعر بارها آن را حک و اصلاح می کرده، و این مسئله منجر به ایجاد نسخه ها و تغیرات فراوان در شعر او شده است. و این خود یکی از دلائلی است که ما چندین چاپ معتبر از دیوان حافظ داشته باشیم، که حکم به برتری قطعی هیچ یک نمی توان داد.
ما در این سلسله یادداشتها برآنیم که بهترین تصحیح های دیوان حافظ را معرفی کنیم. هرکدام از چاپ های معتبر دیوان حافظ به وسیل? یکی از استادان ادبیات فارسی چاپ شده است. این مصححان، از بین نسخههای خطی فراوان، کتابی ارائه می کنند، که هریک مدعیاند، نزدیکترین نسخه به اصلِ سخنان خواج? شیراز است. اکثرِ حافظ پژوهان برآنند که این پنج چاپ جزوِ برترین تصحیح های دیوان حافظ اند؛
1غنی.قزوینی. 2 . خانلری 3. سایه(هوشنگ ابتهاج) 4 . عیوضی 5 .سلیم نیساری
البته غیر از این چندچاپ، تصحیحهای دیگری هم هستند که هریک در نوع خود مزیتهایی دارند. در نوشتههای آینده، دربار? آن ها نیز جداگانه صحبت خواهد شد. پس برای خرید دیوان حافظ دقت کنید که بر روی جلد نوشته شده که آن دیوان، توسط چه کسی تصحیح شده است.
1 . دیوان حافظِ غنی قزوینی. انتشارات اساطیر. انتشارات زوار
اولین تصحیحِ علمیِ دیوان حافظ، همین چاپِ مشهورِ غنی و قزوینی است که در حدود هفتادسال پیش صورت گرفته است. البته اکثر چاپ های موجود در بازار مدعیاند که از روی همین چاپ صورت گرفتهاند ، ولی تنها چاپهای دقیق و معتبرِ این تصحیح دوتاست؛ اولی حافظ غنی، قزوینی چاپ انشارات زوار، که با خط نستعلیقِ متوسط در همان ایام انجام شده و بعدها مرتب از روی آن افست شده و دومی چاپِ انتشارات اساطیر. مزیت این چاپ این است که به صورتِ حروفی انجام شده و خواندش از خط نستعلیق آسانتر است.
این دوچاپ تنها چاپ های معتبرِ غنی و قزوینی هستند، که هم حواشی و توضیحاتِ علامه قزوینی را به همراه دارند، و هم عیناً حاصلِ کار این دوبزرگوار را نمایندگی میکنند، چون اکثر چاپهای دیگر، با این که مدعیاند که از روی این دوچاپ انجام شدهاند، ولی عموماً با چاپ اصلی، تفاوتهایی دارند. پس مراقب باشید که اگر خواهانِ داشتنِ این دوچاپ هستید، به ناشرِ آن ( انتشارات زوار یا انتشارات اساطیر) توجه کنید.
بسم الله الرحمن الرحیم
یکی از عبادتهایی که معمولا هر روز و روزی چند بار انجام میدهیم؛ وضوست و اگر بدانیم چه خاصیتهایی دارد و چه ثوابهایی میتوان از آن بدست آورد؛ انگیزهی بهتری نسبت به آن پیدا میکنیم.
در اینجا به بعضی از خواص معنوی وضو اشاره میشود:
ثواب کسى که هنگام وضو نام خدا را ببرد
ابو بصیر از امام صادق (ع) نقل کرده است که فرمود: «مَنْ تَوَضَّأَ فَذَکَرَ اسْمَ اللهِ طُهِّرَ جَمِیعُ جَسَدِهِ... وَ مَنْ لَمْ یُسَمْ لَمْ یُطَهَّرُ مِنْ جَسَدِهِ إلَّا مَا أصَابَهُ الْمَاءُ [1] هر کس در حال وضو نام خدا را ببرد تمام بدنش پاک مى گردد... و هر کس نام خدا را نبرد، از بدنش جز جایى که آب به آن رسیده پاک نخواهد شد».
و روایت از امام علی النقی علیه السلام است که: «لَمَّا کَلَّمَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ مُوسَى بْنَ عِمْرَانَ علیه السلام قَالَ مُوسَی ... إِلَهِی فَمَا جَزَاءُ مَنْ أَتَمَّ الْوُضُوءَ مِنْ خَشْیَتِکَ قَالَ أَبْعَثُهُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ وَ لَهُ نُورٌ بَیْنَ عَیْنَیْهِ یَتَلَأْلَأُ [2]حضرت موسی علیه السلام در مصاحبهاش با خدای عزوجل عرض کرد: ... معبودا پاداش کسى که از تَرسَت وضوء را تمام گیرد چیست؟ فرمود: روز قیامت که او را مبعوث کنم در حالیکه نورى میان دو چشمش میدرخشد».
وضو کفارهی گناهان غیر کبیره
گرچه تمام گناهان? به دلیل اینکه مخالفت با فرمان الهی است؛ هر قدر هم که کوچک باشد باز هم بزرگ است اما بعضی گناهان? کبیره شمرده شدهاند که در کتابهای عقیدتی ذکر شدهاند و روایت داریم که وضو؛ گناهان غیر کبیره را پاک میکند (امام کاظم علیه السلام میفرماید: «مَنْ تَوَضَّأَ لِلْمَغْرِبِ کَانَ وُضُوؤُهُ ذَلِکَ کَفَّارَةً لِمَا مَضَى مِنْ ذُنُوبِهِ فِی نَهَارِهِ مَا خَلَا الْکَبَائِرَ وَ مَنْ تَوَضَّأَ لِصَلَاةِ الصُّبْحِ کَانَ وُضُوؤُهُ ذَلِکَ کَفَّارَةً لِمَا مَضَى مِنْ ذُنُوبِهِ فِی لَیْلَتِهِ إِلَّا الْکَبَائِر [3] کسی که برای نماز مغرب وضو بگیرد، وضویش کفاره گناهان گذشته آن روز اوست بجز گناهان کبیره و کسی که برای نماز صبح وضو میگیرد، وضویش کفاره گناهان گذشته آن شب اوست بجز گناهان کبیره.
چنین وضو بگیرید و ثوابی بسیار ببرید
امام صادق (ع) میفرماید: روزى امیر مؤمنان علی (ع) با فرزندش محمد حنفیه نشسته بود، به او فرمود: اى محمد، ظرف آبى براى من حاضر کن تا براى نماز وضو بگیرم.
محمد ظرف آبى آورد، و حضرت با دست راست خود آب را بر دست چپ ریخت و گفت: «الحمد لله الذی جعل الماء و طهورا و لم یجعله نجسا» (یعنى به نام خدا، و ستایش از آن خداوندى است که آب را پاک و پاک کننده قرار داد و آن را نجس قرار نداد).
سپس استنجا کرد و گفت: «اللَّهُمَّ حَصِّنْ فَرْجِی وَ أَعِفَّهُ وَ اسْتُرْ عَوْرَتِی وَ حَرِّمْهَا عَلَى النَّارِ (خدایا، دامن مرا از خیانت مصون دار و آن را از عفت برخوردار کن، و عورتم را بپوشان، و مرا بر آتش دوزخ حرام گردان)».
آن گاه آب در بینى خود کرد و گفت: «اللَّهُمَّ لَا تُحَرِّمْ عَلَیَّ رِیحَ الْجَنَّةِ وَ اجْعَلْنِی مِمَّنْ یَشَمُّ رِیحَهَا وَ طِیبَهَا وَ رَیْحَانَهَا (خدایا، بوى بهشت را بر من حرام مگردان، و مرا از کسانى قرار ده که از بوى آن و از راحتیها و گلها و عطرهاى آن بهره مى برند)».
محمد مىگوید: سپس آب را در دهان خود گردانید و گفت: «اللَّهُمَّ أَنْطِقْ لِسَانِی بِذِکْرِکَ وَ اجْعَلْنِی مِمَّنْ تَرْضَى عَنْهُ(خدایا، حجت مرا در روزى که تو را ملاقات مى کنم به من بیاموز، و زبانم را به ذکر و سپاس خود گویا کن)».
پس از آن صورت خود را شست و گفت: «اللَّهُمَّ بَیِّضْ وَجْهِی یَوْمَ تَسْوَدُّ فِیهِ الْوُجُوهُ وَ لَا تُسَوِّدْ وَجْهِی یَوْمَ تَبْیَضُّ فِیهِ الْوُجُوهُ (خدایا، چهره مرا در روزى که چهره ها سیاه مى گردد سفید گردان، و چهره ام را در روزى که چهره ها سفید مى شود سیاه مگردان).
سپس دست راست خود را شست و گفت: «اللَّهُمَّ أَعْطِنِی کِتَابِی بِیَمِینِی وَ الْخُلْدَ بِیَسَارِی (خدایا، نامه عمل مرا به دست راستم ده، و برات جاودانگى در بهشت را به دست چپم ده، و حساب مرا آسان گیر).
سپس دست چپش را شست و گفت: «اللَّهُمَّ لَا تُعْطِنِی کِتَابِی بِشِمَالِی وَ لَا تَجْعَلْهَا مَغْلُولَةً إِلَى عُنُقِی وَ أَعُوذُ بِکَ مِنْ مُقَطَّعَاتِ النِّیرَانِ (خدایا، نامه عمل مرا به دست چپم و از پشت سرم مده، و دستم را به گردنم غل مکن، و از لباسهاى آتشین دوزخ به تو پناه مى برم).
آن گاه سرش را مسح کرد و گفت: «اللَّهُمَّ غَشِّنِی بِرَحْمَتِکَ وَ بَرَکَاتِکَ وَ عَفْوِکَ (خدایا، رحمت و برکت و گذشت خود را بر من فرو ریز).
و سپس پاهاى خود را مسح کرد و گفت: «اللَّهُمَّ ثَبِّتْ قَدَمَیَّ عَلَى الصِّرَاطِ یَوْمَ تَزِلُّ فِیهِ الْأَقْدَامُ وَ اجْعَلْ سَعْیِی فِیمَا یُرْضِیکَ عَنِّی (خدایا، گامهاى مرا بر صراط ثابت بدار در روزى که گامها در آن مى لغزد، و تلاش مرا در چیزى که باعث خشنودى تو از من است قرار ده، اى مهربان ترین مهربانان).
پس از آن سرش را بلند کرد و به محمد نظر افکند و فرمود: اى محمد، هر کس مانند من وضو بگیرد و مانند آنچه را که من گفتم بگوید، خداوند از هر قطره آب وضویش فرشتهاى خلق مىکند که تقدیس و تسبیح و تکبیر خدا کند، و پاداش آن را مینویسد» [4]. (و در روایت دیگر است که این ثواب را تا روز قیامت براى او مى نویسد [5]).
خشک نکردن دست و صورت با دستمال پس از وضو و ثواب آن
امام صادق (ع) میفرماید: «من توضأ و تمندل کتبت له حسنة و من توضأ و لم یتمندل حتى تجف وضوؤه کتبت له ثلاثون حسنة [6] هر کس وضو بگیرد و دست و صورت خود را با دستمال خشک کند یک حسنه براى او نوشته مى شود، و هر کس وضو بگیرد و دست و صورت خود را با دستمال خشک نکند تا آنکه آب وضویش خشک شود سى حسنه براى او نوشته خواهد شد».
باز گذاشتن چشمها هنگام وضو و ثواب آن
پیامبر (ص) فرمودند: «افتحوا عیونکم عند الوضوء لعلها لا ترى نار جهنم [7] از ابن عباس نقل شده است که پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله) فرمود: چشمان خود را هنگام وضو باز بگذارید، باشد که آتش دوزخ را نبیند».
ثواب تجدید وضو
روایت از امام صادق علیه السلام است که: «من جدد وضوءه لغیر صلاة جدد الله توبته من غیر استغفار [8] هر کس وضوى خود را براى غیر نماز تجدید کند، خداوند توبه او را بى آنکه استغفار کرده باشد مى آمرزد».
اینها مقداری از ثوابهای وضو بود که البته موارد آن بیش از این است.
پینوشتها:
[1]. من لایحضره الفقیه? ج ?1 ص50
[2]. أمالی صدوق، ص209
[3]. اصول کافی، ج3، ص70
[4]. بَیْنَا أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ علیه السلام قَاعِدٌ وَ مَعَهُ ابْنُهُ مُحَمَّدٌ إِذْ قَالَ یَا مُحَمَّدُ ائْتِنِی بِإِنَاءٍ مِنْ مَاءٍ فَأَتَاهُ بِهِ فَصَبَّهُ بِیَدِهِ الْیُمْنَى عَلَى یَدِهِ الْیُسْرَى ثُمَّ قَالَ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی جَعَلَ الْمَاءَ طَهُوراً وَ لَمْ یَجْعَلْهُ نَجِساً ثُمَّ اسْتَنْجَى فَقَالَ- اللَّهُمَّ حَصِّنْ فَرْجِی وَ أَعِفَّهُ وَ اسْتُرْ عَوْرَتِی وَ حَرِّمْهَا عَلَى النَّارِ ثُمَّ اسْتَنْشَقَ فَقَالَ- اللَّهُمَّ لَا تُحَرِّمْ عَلَیَّ رِیحَ الْجَنَّةِ وَ اجْعَلْنِی مِمَّنْ یَشَمُّ رِیحَهَا وَ طِیبَهَا وَ رَیْحَانَهَا ثُمَّ تَمَضْمَضَ فَقَالَ- اللَّهُمَّ أَنْطِقْ لِسَانِی بِذِکْرِکَ وَ اجْعَلْنِی مِمَّنْ تَرْضَى عَنْهُ ثُمَّ غَسَلَ وَجْهَهُ فَقَالَ- اللَّهُمَّ بَیِّضْ وَجْهِی یَوْمَ تَسْوَدُّ فِیهِ الْوُجُوهُ وَ لَا تُسَوِّدْ وَجْهِی یَوْمَ تَبْیَضُّ فِیهِ الْوُجُوهُ ثُمَّ غَسَلَ یَمِینَهُ فَقَالَ- اللَّهُمَّ أَعْطِنِی کِتَابِی بِیَمِینِی وَ الْخُلْدَ بِیَسَارِی ثُمَّ غَسَلَ شِمَالَهُ فَقَالَ- اللَّهُمَّ لَا تُعْطِنِی کِتَابِی بِشِمَالِی وَ لَا تَجْعَلْهَا مَغْلُولَةً إِلَى عُنُقِی وَ أَعُوذُ بِکَ مِنْ مُقَطَّعَاتِ النِّیرَانِ ثُمَّ مَسَحَ رَأْسَهُ فَقَالَ- اللَّهُمَّ غَشِّنِی بِرَحْمَتِکَ وَ بَرَکَاتِکَ وَ عَفْوِکَ ثُمَّ مَسَحَ عَلَى رِجْلَیْهِ فَقَالَ- اللَّهُمَّ ثَبِّتْ قَدَمَیَّ عَلَى الصِّرَاطِ یَوْمَ تَزِلُّ فِیهِ الْأَقْدَامُ وَ اجْعَلْ سَعْیِی فِیمَا یُرْضِیکَ عَنِّی ثُمَّ الْتَفَتَ إِلَى مُحَمَّدٍ فَقَالَ یَا مُحَمَّدُ مَنْ تَوَضَّأَ بِمِثْلِ مَا تَوَضَّأْتُ وَ قَالَ مِثْلَ مَا قُلْتُ خَلَقَ اللَّهُ لَهُ مِنْ کُلِّ قَطْرَةٍ مَلَکاً یُقَدِّسُهُ وَ یُسَبِّحُهُ وَ یُکَبِّرُهُ وَ یُهَلِّلُهُ وَ یَکْتُبُ لَهُ ثَوَابَ ذَلِک الى یوم القیامه « اصول کافی، ج3، ص70 و 71»
[5]. أمالی الصدوق، ص555 و 556
[6]. اصول کافی، ج3، ص70
[7]. من لایحضره الفقیه? ج1 ص50 [8]. ثواب الاعمال و عقاب الاعمال? ص17
منبع : http://www.jonbeshnet.ir/news/15000
پس از اقداماتی که جاعلان در راستای بزرگترین جعل تاریخی یعنی تغییر نام خلیج فارس کردند، مردم و مسئولان ایران اسناد متعدد و معتبر تاریخی در اختیار جهانیان قرار دادند، اما این بار سخن پیامبر بزرگوار اسلام (ص) مقدس ترین سند در اثبات نام خلیج فارس است.